تو آسمون زندگی ستاره بوده بی شمار
اما شبای بی کسی ، یکی نمونده موندگار
یکی نمونده از هزار
ستاره های گمشده ، هر شب من هزار، هزار
اما همیشگی تویی ، ستاره ی دنباله دار
ای آخرین ، تنها ترین ، آواره ی عاشق
هر شب عمرم
همراه با من
ستاره ی عاشق
ای تو آشنای ِناشناسم
ای مرحم دست تو لباسم
دیوار شبم شکسته از تو
از ظلمت شب نمی هراسم
انگار که زاده شده با من
عشقی که من از تو می شناسم
ای آخرین
، تنها ترین
آواره ی عاشق
هر شب عمرم همراه با من
ستاره ی عاشق
تو بودی و هستی هنوز
سهم من از این روزگار
با شب من فقط تویی
ستاره ی دنباله دار
با شب من فقط تویی